نظریهپردازی غیرغربی را میتوان یکی از جدیدترین مباحث روابط بینالملل دانست. با این وصف، چنین مباحثی چالشهای علمی متعددی را برمیانگیزد که، جهت مناظرات و مسائل آینده، روابط بینالملل را در هالهای از ابهام قرار میدهد. با وجود پیشتازی کشورهای جنوب شرق آسیا، محققان ایرانی نیز در زمینة نظریهپردازی روابط بینالملل تلاشهایی را مبذول داشتهاند اما تلاشی برای نشان دادن سیر مطالعاتی آن در ایران صورت صورت نگرفته، در نتیجه، به وضوح روشن نیست که چه تحولاتی در این زمینه تحقّقیافته و اکنون در چه موقعیتی قرار داریم؟(سئوال) در ایران، روند نظریهپردازی روابط بینالملل به دو جریان اصلی جریان زمینهساز و جریان نظریهپردازی قابل تقسیم است که اولی بستر لازم را برای جریان نظریهپردازی فراهم نموده است.(فرضیه) نشان دادن وضعیت و روند نظریهپردازی در روابط بینالملل به ما کمک خواهد کرد تا عوامل احساس نیاز به بومیسازی و نظریهپردازی را دریابیم و تحولات رخداده در این زمینه را درک نماییم.(هدف) این پژوهش بررسی توصیفی آثار شاخص در این موضوع به شیوة مقایسهای و کمی را به عنوان راهی برای پاسخ به سئوال برگزیده است.(روش) ارائة مدلی منظم از سیر تحول نظریهپردازی روابط بینالملل در ایران و هویداسازی تلاش محققان حوزوی و دانشگاهی جهت بومی-اسلامیسازی آن از نتایج این نوشتار است.(یافته)