پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
پژوهش های سیاست اسلامی
2345-5705
2717-3720
1
1
2013
06
05
بومیسازی علوم انسانی و ضرورت بازبینی مبانی انسانشناسی
5
36
FA
سید مهدی
ساداتینژاد
استادیار دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
msadatinejad@ut.ac.ir
در سالهای اخیر، بحث بومیسازی علوم انسانی در محافل و مجامع علمی و دانشگاهی ما بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست. این مقاله، با تأمل در مبانی انسانشناسی، به موضوع بومیسازی علوم انسانی پرداختهاست و از آنجا که بومیسازی علوم انسانی بدون بازتعریف انسانشناسی و مبانی آن امری ناممکن خواهد بود در این مقاله کوشیده شدهاست که این موضوع، بهعنوان درآمدی بر بحث بومیسازی علوم انسانی، مورد کنکاش قرار گیرد. از نظر نگارنده، علوم انسانی موجود ـ که غالباً محتوای آن، در برخی از رشتهها، تقلیدشده از سنت دانشگاهی غرب است ـ بر پایههایی از انسانشناسی استوار گردیدهاست که با عنوان اومانیسم شناخته میشود و با تحولات به وجود آمده در غربِ بعد از رنسانس سازگار و با ساختارهای جامعة دینی ما ناسازگار است. بنابراین، بحث از بومیسازی علوم انسانی در ایران، بدون بازنگری در مبانی انسانشناسی غربی و عدول از آن امکانپذیر نخواهد بود زیرا، بر اساس اندیشة اومانیستی، انسان موجودی است که تعریف آن، از لحاظ زیستی، بیشتر با اندیشة داروین و، از لحاظ سیاسی ـ اجتماعی، با اندیشههای هابز و، از لحاظ اقتصادی، با اندیشههای لیبرالیستی و مارکسیستی سازگار است. لذا، این مقاله بحث انسانشناسی اسلامی را، که محور بومیسازی علوم انسانی است، مورد تأکید قرار داده<br /> و ابعاد گوناگون آن را، بر اساس برداشت اسلامی، تبیین نمودهاست.
علوم انسانی,بومیسازی,انسانشناسی,اومانیسم,لیبرالیسم و اسلام
https://ipr.isri.ac.ir/article_45066.html
https://ipr.isri.ac.ir/article_45066_503380977788070dc25f516ffa9fb92d.pdf
پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
پژوهش های سیاست اسلامی
2345-5705
2717-3720
1
1
2013
06
05
اعتبارسنجی روششناسی هرمنوتیک در علوم انسانی و اسلامی
37
53
FA
مرتضی
شیرودی
دانشیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه امام صادق(ع)
dshirody@yahoo.com
تفسیر سابقهای به درازای عمر انسان دارد و همواره، چه در عصر باستان چه در قرون وسطی، در برخورد با طبیعت و متن، به یاری انسان آمدهاست، اما هرمنوتیک، که روشی است برای تفسیر علمی درک نیت مؤلف یا گوینده، محصول قرون جدید بهویژه عصر روشنگری قرن هجدهم است، که پس از آن شیوهای مهم در تحلیل حوادث، در عرصة علوم انسانی، شد. بهرغم ادعای هرمنوتیک، مبنی بر تلاش در رفع خلأ تحلیل علمی با استفاده از شیوهای غیرتجربی، این روش چندان نتوانستهاست عطش علوم انسانی را، برای راه یافتن به بطن وقایع و تحلیل آنها، رفع کند و اعتبارسنجی روششناسی هرمنوتیک در علوم انسانی و اسلامی نشان از ناکارآمدی آن در تحلیل پدیدهها، در عرصة علوم انسانی و اسلامی، دارد. گمان بر این است که هرمنوتیک غیرتجربی، در فضای تجربهگرایی غرب، تجربهزده شدهاست و در صورتی ناکارآمدیاش، در تحلیل حوادث علوم اسلامی، برطرف میشود که از این فضا بیرون آورده شود و به سوی فهم دینی سوق یابد.
روششناسی,هرمنوتیک,علوم اسلامی,علوم انسانی,گفتمان و دین
https://ipr.isri.ac.ir/article_45067.html
https://ipr.isri.ac.ir/article_45067_410e1523d977c7cfd9eac479e5cd1e45.pdf
پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
پژوهش های سیاست اسلامی
2345-5705
2717-3720
1
1
2013
06
05
موانع داخلی بیداری اسلامی از نگاه امام خمینی(ره)
54
75
FA
غلامرضا
خواجهسروی
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
khajehsarvy@yahoo.com
حسن
یعقوبنیا
دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی
ha.yaghoobnia@yahoo.com
محسن
شفیعی سیفآبادی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه یاسوج
sh.mohsen178@gmail.com
امواج بیداری اسلامی، از دویست سال پیش تاکنون، هر روز بلندتر و گستردهتر شدهاست. مهمترین دستاورد این حرکت تاریخی از حاشیه به متن کشیده شدن احکام اسلامی و، در ادامه، بازگشتن تدریجی خودباوری به جهان اسلام است. امروزه، با عملیاتی شدن این مقصود و همگام با رشد سریع بیداری اسلامی، بسیاری از حاکمان دستنشانده و مستبد کشورهای اسلامی سست شدن پایههای حکومت خود را احساس میکنند. با وجود این، این جریان بیداری و بیدارساز، امروزه، از بعد داخلی، با موانع زیادی روبهرو شدهاست. بر همین اساس، سؤال اصلی مطرحشده در این مقاله این است که «از نگاه امام خمینی مهمترین عوامل داخلی منعکنندة بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی چیست.» نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که به باور امام تداوم روند بیداری اسلامی مستلزم مانعزدایی و فراهم ساختن زمینههای بازگرداندن خودباوری علمی و معرفتی و نیز دوری از تفرق و تحجر است. در این پژوهش، ضمن بررسی بیداری اسلامی از دیدگاه امام خمینی ، طی فرایندی آسیبشناسانه، موانع داخلی این پدیدة سیاسی ـ اجتماعی را مورد بررسی قرار دادهایم.
بیداری اسلامی,جهان اسلام,تحجر,استبداد
https://ipr.isri.ac.ir/article_45068.html
https://ipr.isri.ac.ir/article_45068_9392c13ed795c934846de112e24ccb91.pdf
پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
پژوهش های سیاست اسلامی
2345-5705
2717-3720
1
1
2013
06
05
نسبت توسعه و عدالت در سه گفتمان لیبرالیسم، سوسیالیسم و اسلام
76
109
FA
محمد
منصورنژاد
دکترای علوم سیاسی
dr.m@mansoornejad.com
حبیب
زمانی محجوب
استادیار تاریخ و تمدن اسلامی پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
zamani1358@gmail.com
نوشتار حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که عدالت و توسعه در سه گفتمان لیبرالیسم، سوسیالیسم و اسلام چه جایگاهی دارد و نسبت این دو با هم چیست. مطالب، پس از مقدمه، تحت این عنوانها سامان یافتهاست: اول ـ جایگاه عدالت در مدلهای توسعة لیبرالی (که به دلیل تنوع برداشتها، در این مقاله، تنها، دیدگاه رالز و هایک، بهصورت تطبیقی، معرفی شدهاست)، دوم ـ عدالت در مدلهای سوسیال (که در اینجا سه روایت تخیلی، علمی و سوسیالیسیمِ اصلاحطلب از تعامل عدالت با توسعه، بهصورت مقایسهای، مورد بحث قرار گرفتهاست) و سوم ـ عدالت در نگاه اسلامی (که، از باب نمونه، دیدگاه استاد مطهری دربارة توسعه و نسبتِ آن با عدالت بررسی شدهاست). در پایان نیز نتیجهگیری، در قالب جدولی مقایسهای، بر اساس مؤلفههای هفتگانة سه مکتبِ مورد بحث در موضوع عدالت و توسعه، سامان داده شدهاست.
توسعه,عدالت,پیشرفت,لیبرالیسم,سوسیالیسم,اسلام,مطهری
https://ipr.isri.ac.ir/article_45069.html
https://ipr.isri.ac.ir/article_45069_78b24c44018354b3da7ab8d81a05f48e.pdf
پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
پژوهش های سیاست اسلامی
2345-5705
2717-3720
1
1
2013
06
05
مطالعه تطبیقی نظریه «آخرالزمان» شیعه با نظریه «پایان تاریخ» لیبرالیسم
110
137
FA
آیت
مظفری
استادیار پژوهشکده علوم سیاسی پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق
mozaffari.ayat@gmail.com
با طرح نظریة «پایان تاریخِ» فرانسیس فوکویاما، متفکر ژاپنیالاصل آمریکایی، بار دیگر مباحث مربوط به فلسفة سیاسی تاریخ زنده شد؛ وی مدعی گردید لیبرالدموکراسی مکتب و نظام سیاسی پایان تاریخ است. فوکویاما، بر بنیاد نظریة هگل و با توجه به تفسیر الکساندر کوژو، لیبرالدموکراسی را نقطة پایان تکامل ایدئولوژیک بشر، آخرین شکل حکومت بشری و پایان تاریخ معرفی کرد. از سوی دیگر، شیعة اثنیعشری نیز نظریة خاص خود را دربارة «آخرالزمان» دارد و، برخلاف نظر فوکویاما، «اسلام ناب محمدی» و «دولت حضرت مهدی(عج)» را ایدئولوژی و حکومت پایان تاریخ معرفی میکند. حال ـ با توجه به این دو نظریه و جنگ نرمی که پس از فروپاشی مارکسیسم شوروی، در جهان، بین اسلام ولیبرالیسم، برای فتح آینده، در جریان است ـ پرسش این است که کدامیک از دو نظریة آخرالزمان شیعه و پایان تاریخ لیبرالیسم برتر است. روش تحقیق در این مقاله «مطالعة تطبیقی» است؛ مطالعات تطبیقی عموماً سه فرایند توصیف، مقایسه و نتیجهگیری را در بر دارند. فرضیة نویسنده، در این پژوهش، «برتری نظریة آخرالزمان شیعه» و مردود بودن فرضیة رقیب است، که لیبرالدموکراسی را نظریة برتر میداند.
پایان تاریخ,آخرالزمان,شیعه,لیبرال ـ دموکراسی,فوکویاما
https://ipr.isri.ac.ir/article_45070.html
https://ipr.isri.ac.ir/article_45070_af68c717b2b102153784d7af852867c8.pdf
پژوهشگاه علوم اسلامی امام صادق(ع)
پژوهش های سیاست اسلامی
2345-5705
2717-3720
1
1
2013
06
05
اصالت جنگ یا صلح از منظر دین با تأکید بر آیات قرآن کریم
138
163
FA
علی
تقیزاده اکبری
عضو هیئت علمی پژوهشکدة علوم اسلامی امام صادق
سیدمرتضی
حسینی فاضل
دانشجوی دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی
mhfazel@gmail.com
این نوشتار در پی یافتن پاسخ این سؤال است که دین اسلام، در روابط مسلمانان با دیگر انسانها، کدامیک از گزینههای جنگ و صلح را «اصل اولی» میداند. شمار فراوانی از عالمان دین به اصالت جنگ و، در مقابل، دستهای دیگر، که شمارشان کمتر است، به اصالت صلح باور دارند. نگارندگان این سطور با در پیش گرفتن روش مطالعة کتابخانهای و بازخوانی آیات و روایات جنگ و صلح و، همچنین، بررسی استدلالهای مطرح فقیهان و مفسران، دربارة هریک از دو دیدگاه پیشگفته، دیدگاه سومی را مطرح کرده و برگزیدهاند که باید میان حاکمیت کفر و شرک، از یک سو، و آحاد کافران و مشرکان، از سوی دیگر، تفاوت قائل شد، به گونهای که اصل در روابط مسلمانان با حاکمیت کفر و شرکْ «جنگ» و اصل در روابط مسلمانان با آحاد کافران و مشرکانْ «صلح» باشد. بر اساس چنین دیدگاهی، سبب تشریع جهاد ابتدایی حاکمیت کفر محسوب میشود.
جهاد,اصالت جنگ,اصالت صلح,آیات,روایات
https://ipr.isri.ac.ir/article_45071.html
https://ipr.isri.ac.ir/article_45071_bc5c3f5feafce1d27d634c03810c3b68.pdf