دوگانه صلح و عدالت در اندیشه رهبران انقلاب اسلامی و نئوگرامشین های روابط بین الملل
DOR: 20.1001.1.23455705.1399.8.17.12.4

نوع مقاله : مقالات پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار روابط بین الملل دانشگاه تهران

2 استادیار روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی ( ره)

چکیده

مفاهیم صلح و عدالت در اندیشه سیاسی رهبران انقلاب اسلامی جایگاهی کانونی دارد. در نگاه رهبران انقلاب نسبتی وثیق میان این دو مفهوم برقرار است. ایشان معتقدند صلح پایدار تنها زمانی ایجاد خواهد شد که نظامی عادلانه در جهان برقرار گردد. به عبارت دیگر مبنای صلح، عدالت است. مروری بر آثار متفکرین انتقادی روابط بین الملل به خصوص نئوگرامشین هایی چون رابرت کاکس نشان می‌دهد که آنها هم در ظاهر امر چنین اعتقادی دارند.(مساله) همین شباهت ظاهری این سوال را مطرح می‌نماید که این دو مکتب چه تشابهات و چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.(سؤال)  به‌رغم وجود تشابه این دو مکتب در اعتقاد به پیشینی بودن عدالت نسبت به صلح و برخی موارد دیگر، اما به دلیل تفاوت‌های مهم فرانظری، این دو مکتب تفاوت‌های قابل‌توجهی با یکدیگر دارند. (سوال)موضوعی که در ذیل سه محور «صلح و عدالت در عالم نظر»، «وضعیت صلح و عدالت در عصر کنونی« و «راه‌کارهای تغییر در نظام کنونی» واکاویده شده است. (فرضیه) با توجه به اینکه آثار قابل‌توجهی در بررسی تطبیقی این دو مکتب وجود ندارد،  (تاریخچه)این مقاله با بهره مندی از روش تطبیقی به بررسی تفاوت‌ها و تشابهات این دو مکتب پرداخته است. (روش) یافته های مقاله حکایت از آن دارد که با توجه به نگرش همزمان رهبران انقلاب اسلامی به دو ساحت معنایی و مادی روابط بین الملل، می توان با بهره مندی از آموزه های ایشان خلاء های موجود در رویکردهای انتقادی روابط بین الملل را که عموماً نگرشی مادی به روابط بین‌الملل دارند را پُر کرد.(یافته)

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Peace and Justice Duality in thoughts of Leaders of Islamic Revolution and Neo-Gramscian Thinkers of International Relations

نویسندگان [English]

  • Javad Haghgoo 1
  • Saeid shokoohi 2
1 Assistant Professor of International Relations, University of Tehran
2 Assistant Professor of International Relations, Allameh Tabataba'i University
چکیده [English]

Peace and Justice are critical conceptions in the political thought of the leaders of the Islamic Revolution in Iran. Thinkers of Critical theory of International Relations, also, put much emphasis on the concepts. Meanwhile, some Neo-Gramscian thinkers such as Robert Cox enjoys a very remarkable status. Arguing that the US hegemony is based on three pillars of Power, Ideas and Institutions, Cox has seriously challenged the prevalent injustice in the current world order. That’s why, he argues, the order is unstable. Analyzing the political thoughts of the Leaders of the Islamic Revolution demonstrates that they, also, believe that there is a strong and meaningful correlation between two concepts of Justice and Peace. They believe that any stable Peace would be possible only after establishment of a Just order in International arena. Based on the viewpoints of both schools of thought, Justice is a base and a prerequisite for any stable Peace. Though their conception of the Justice and its meaning differ greatly, but they share the idea that Justice is the benchmark and cornerstone for any peaceful order. Utilizing comparative methodology, the present paper outlines the perspective of both parties on concepts of Peace and Justice, then scrutinizes the similarities and differences in their views. Findings of the paper demonstrate that due to the comprehensive approach of Leaders of Islamic Revolution that encompasses material and ideational factors, it is capable of covering the flaws in the arguments of the Critical Theories of International Relations, which solely focus on material factors.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Peace and Justice Duality
  • Leaders of Islamic Revolution
  • International Relations
  • Neo-Gramscianism
  • Robert Cox
اخترشهر، علی (1394). «الزامات عدالت و آزادی در اندیشه سیاسی امام خمینیŠ قدس سره»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال دوازدهم، شماره 42، پاییز، صص175–192.
افتخاری، اصغر (1386). «عدالت به مثابه «تعدیل»؛ درآمدی بر نظریه امام خمینیŠ در باب عدالت ملی و بین المللی»، دوفصلنامه‎ دانش سیاسی، سال سوم، شماره 1، بهار و تابستان،صص39-65.
 
ایرانی، مصیب (1388). «استراتژی وحدت ملی و انسجام اسلامی با توجه به دیدگاه امام خمینیŠ»، فصلنامه اندیشه تقریب، سال پنجم، شماره 18، صص 82-69.
بیانات رهبر معظم انقلاب ، دسترسی در : https://farsi.khamenei.ir.
جعفری، علی اکبر و عظیمه، پاینده (1395). «نقش صلح و همزیستی مسالمت آمیز در بازآفرینی حرکت احیاگرانه اسلامی با تکیه بر نظرات امام خمینیŠ»، فصلنامه ژرفا پژوه، سال سوم، شماره 8 و 9، تابستان و پاییز،صص169-151.
جمشیدی، محمد حسین (1380). «مفهوم عدالت در اندیشه سیاسی امام خمینیŠ»، حضور، شماره 36.
جمشیدی، محمد حسین (1388). اندیشه سیاسی امام خمینیŠ، تهران: پژوهشکده امام خمینیŠ و انقلاب اسلامی.
جمشیدی، محمدحسین و احسان‎الله محمدی (1389). «مبانی تحقق وحدت حوزه و دانشگاه از دیدگاه امام خمینیŠ»، فصلنامه معرفت در دانشگاه اسلامی، سال چهاردهم، شماره 1، بهار،صص76-52.
جوادی ارجمند، محمد جعفر و جواد حق‎گو (1390). «عدالت جهانی در اندیشۀ امام خمینیŠ و نظریۀ انتقادی روابط بین الملل»، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال هشتم، شماره 26، پاییز،صص99-124.
چرنوف، فرد (1388). نظریه و زَبَرنظریه در روابط بینالملل، ترجمه علیرضا طیب، تهران، نشر نی.
چیت فروش، سجاد و حامد اسلامی (1396). «بررسی تطبیقی مقولات نظام بین الملل از دیدگاه امام خمینیŠ و نظریه انتقادی»، دوفصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، سال سوم، شماره 1 بهار و تابستان،صص117-132.
حق گو، جواد و کتابی، امیرعلی (1398). «واکاوی پیامدهای گذار به سیاست خارجی مستقل در ایران معاصر: ارائه چارچوبی تحلیلی بر اساس متن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه پژوهشهای انقلاب اسلامی، سال هشتم، شماره31، زمستان،صص49-65.
خرم شاد، محمدباقر و مصطفی ساوه درودی (1391). «عدالت در اندیشه متفکرین اسلامی مقایسه تطبیقی آراء رهبر انقلاب اسلامی و شهید مطهری»، فصلنامه امنیت پژوهی،  سال یازدهم، شماره 40، زمستان،صص7-30.
خمینی، روح الله، نرم افزار صحیفه نور، جلدهای 4، 5، 6، 9، 11، 12، 13، 15، 16، 17، 20، قابل بازیابی در: https://cafebazaar.ir/app/com.sahife.ghadir.sahifenour
خمینی، روح الله (بی‎تا)، ولایت فقیه، تهران، انتشارات کاوه.
درخشه، جلال و مرتضی فخاری (1395). «گسترده مفهوم عدالت در اندیشه امام خمینی رحمت الله علیه»، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، سال ششم، شماره 1، بهار، صص1-18.
طالعی حور، رهبر؛ علی امیدی و نوذر شفیعی (1397). «تحلیل هژمونی آمریکا بر اساس نظریه نئوگرامشی»، فصلنامه مطالعات سیاسی، سال یازدهم، شماره 41، پاییز، صص 48-21.
طاهایی، سیدجواد (1388). «امام خمینیŠ و مبانی سیاست خارجی ج.ا.ا»، فصلنامه بین المللی روابط خارجی، سال اول،  شماره 1، بهار، صص 111-77
عالم، عبدالرحمن (1385). بنیادهای علم سیاست، تهران، نشر نی.
غفاری، غلامرضا (1388). «منطق پژوهش تطبیقی»، مطالعات اجتماعی ایران، سال 3، شماره 4، زمستان،صص16-1.
فلاحی، سارا؛ فاطمه آلیشا و عبدی، طالب (1398). «واکاوی رابطه عدالت جهاد و مسئله صلح بین‎الملل در اندیشه و آراء امام خمینی Š»، فصلنامه پژوهشنامه انقلاب اسلامی، سال نهم، شماره 1، بهار،صص31 – 51.
فوزی، یحیی (1396). «بنیان‎های صلح و همزیستی در اندیشه اسلامی با تأکید بر دیدگاه امام خمینی Š»، فصلنامه اندیشه سیاسی در اسلام، سال سوم، شماره 11، بهار،صص7-29.
قربانی شیخ نشین، ارسلان و محمد محمودی کیا (1396). «بررسی مفهوم رهایی بخشی از نظر امام خمینیŠ و نظریۀ انتقادی روابط بین الملل»، فصلنامه پژوهشنامه متین، سال نوزدهم، شماره 74، بهار،صص101-127
قیصری، نورالله (1380). «تأملی بر مفهوم عدالت در اندیشه امام خمینیŠ»، حضور، شماره 38.
گیل، استفن (1385). «جهانی شدن، تمدن بازارنگر و نولیبرالیسم انضباط آفرین» مندرج در مفاهیم اساسی در روابط بین الملل: مارکسیسم، ویراست توسط اندرو لینکلیتر، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.
لک‎زایی، نجف (۱۳۹۸). اندیشه سیاسی امام خمینیŠ، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
لینکلیتر، اندرو (1385). «نظریه انتقادی»، مندرج در: نظریه روابط بین الملل برای سده 21، ویراستاری شده توسط مارتین گریفیتس، تهران، نشر نی.
محمدی، منوچهر (1387). «برخورد تمدن‎ها یا برخورد با نظام سلطه»، فصلنامه حکومت اسلامی، سال سیزدهم، شماره 2، تابستان،صص37-62.
مشیرزاده، حمیرا (1384). تحول در نظریههای روابط بین الملل، تهران، انتشارات سمت.
Booth, K. (1991) “Security and emancipation,” Review of International Studies 17: 313-26
Booth, K. (ed.) (2005) Critical Security Studies and World Politics, Boulder, CO: Lynne Reinner
Cox, Robert (1981), “Social Forces, States and World Orders: Beyond International Relation Theory”, Millennium: Journal of International Studies, Vol. 10, No. 2, pp 126-155, at:
Gill, S (1993), “Epistemology, Ontology and Italian School,” in Stephen Gill (ed.), Gramsci, Historical Materialism and International Relations, Cambridge: Cambridge University Press.
Horkheimer, M. (1993) “Materialism and morality,” in M. Horkheimer (ed.), Between Philosophy and Social Science, Cambridge, MA: MIT Press.
https://journals.sagepub.com/doi/abs/10.1177/03058298810100020501?journalCode=mila
Jackson, R and Sorensen, J (1997), Introduction to International Relations, New York and Oxford: Oxford University Press.
Linklater, A. (1998) the Transformation of Political Community, Columbia, SC: University of South Carolina Press.
Rupert, M (1993), Producing Hegemony: The Politics of Mass Production andAmericanGlobal Power, Cambridg University Press.
Stean, J and Pettiford, L (2001), International Relations: Prespectives and Themes, London: Longman. 
Wyn Jones, R. (1999) Security, Strategy and Critical Theory, Boulder, CO: Lynne Reinner.
Wyn Jones, R. (ed.) (2001) Critical Theory and World Politics, Boulder, CO: Lynne Reinner.